بی شرمی و وقاحت
|
|
از دیدگاه برخى کارشناسان علوم انسانى امروزى، آنچه که نکبت و بدبختى انسانها را به بدترین وضع رسانده است، آن نیست که با ملاحظۀ نسبت میان تعداد نفوس دنیاى امروز و فراوانى و تنوع وسایل، صاحبنظران علوم انسانى به قدرى اندکند که واقعاً موجب نگرانى است؛
نکبت و بدبختى در آن هم نیست که ما امروزه میلیونها مجهول در پشت پرده داریم؛ نکبت و بدبختى در آن هم نیست که بشر امروزى در برابر حوادث مقاومت ندارد و خیلى زودشکن است؛ نکبت و بدبختى در آن نیست که انسان از انسان سخت بیگانه شده و این بیگانگى به بیمارى مهلک «ازخودبیگانگى» منجر شده است، بلکه نکبت و بدبختى در جامعۀ انسان امروزى، ناشى از آن بىشرمى و وقاحتى است که بعضى از خودپرستان در قرن ۱۹ با نیمه چراغى از مشاهدات ناقص علمى در دست، انسانیت را از انسان منتفى ساختند و همۀ ارزشهاى سازندۀ انسانى را که بدون آنها فلسفه و هدفى براى زندگى قابل تصور نیست، دستبسته تسلیم قدرت و غریزۀ جنسى و لذتپرستى نمودند و از این تسلیم کورکورانه، فرزندى به نام «جدایى انسان از انسان» زاییده شد که امروز با شعلههایش بشریت را در کام خود خاکستر مىسازد.
اگرچه پستى و رذالت این نابکاران از دیدگاه دانشمندان و صاحبنظران علوم انسانى پوشیده نیست و حتى در کتابها و مقالات به حد لازم و کافى ضد علم بودن آنان را اثبات مىکنند، ولى تلفات بىشمارى از سادهلوحان جوامع به وجود مىآیند که هرگز قابل جبران نخواهد بود.
علامه_محمدتقی_جعفری
نظرات شما عزیزان:
|
پنج شنبه 14 مهر 1401برچسب:, |
|
|
|